lyric

موسیقی

سروناز
سروناز

این جا متن آهنگ سرو می شود نوش جان!
sarvenaz_rs4@yahoo.com

موضوعات

گوگوش

داریوش

اونسنس

آوریل

لیلا فروهر

مایکل جکسون

گروه آرین

محمد نوری

جنیفر لوپز

تهی

هیچکس

قاف

یاس

بهرام


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان lyric و آدرس lyric.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

ضد دختر

فروشگاه اینترنتی فول شاپ

دنیای عکس و اس ام اس

rap lyric

Xzibit-Westside

پارسی نو

سکوت

دنیای مجازی دخترها و پسرها

نگین کلهر

فقط عکس و تصویر

شروه اله کرم مهدویان از بوشهر

جالب انگیز

من بهار 20 سال دارم ضد پسر

nimbuzz

98music

eshghedokhtaroone

شیک وناز

سیاسی و فرهنگی

قدیمی عاشق دل شکسته

Mu$ic BaZ

نانا متفاوت تر از همه

بهترین سایت دانلود رایگان

هبوط فرهنگی اجتماعی

مهندسی کامپیوتر دانشگاه پیام نور نقده

دانلود کده

امریکاusa

تاپ دانلود

اخبار رئال مادرید

دو دوست

یه چیزی می گم یه چیزی بگو

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

شانس یاس

پیاده میشم یاس

نیستی یاس

شیخ حیله گر یاس

قصه زیرزمین یاس

به خاطر من یاس

زهی عشق یاس

بذارین بکشمش یاس

بم یاس

هانی یاس

بابا یاس

صلح تویی یاس

دنیای بی رحم یاس

به امید ایران یاس

24ساعت بهرام

با همیم بهرام پیشرو

خیابون بهرام

راه من بهرام

پاشو بیا همرام بهرام

نامه ای به رییس جمهور بهرام

آرشيو مطالب

تير 1390

نويسندگان

سروناز

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 59
بازدید کل : 123979
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 61
تعداد آنلاین : 1

شانس یاس


وقتشه همین حالا با هم بریم تو رویا
بگو منو میخوای آیا
شدی همه کسم کاش به تو برسم
چه خوب حال من با تو / فکر تو باز با من اینجاس
شانس با منه این روشنه / میتونی منو بکشی با نگات
اتفاقا مثل خوابه / من میخونم عشقتو توی چشمات

تو که مارو مرام کش کردی / تو دنیارو برام خوش کردی
تو رو از همه سوا دیدم / تو میدونی اینو که روانیتم
دورم پره ، پرن دورت / ولی کی میتونه تو رو بلند کنه؟
از جات ، میمونیم خودم و خودت / این حسو به تو مدیونه
حرفارو من از قبل زدم / پس بی تو تنهایی هدف از سرم رفت
بی تو دریای غم هستم در حسرت / ولی در هارو من اصلا نبستم
از راه برس تا به اثبات برسه / تو رو کی واسه من فرستاد
حرفارو تو مصراع به مصراع / گوش کن و دلتو بسپار به احساس

شدی همه کسم کاش به تو برسم
چه خوب حال من با تو
فکر تو باز با من اینجاس
تو دنیامی
تو باهامی
خوشحالم از اینکه دستاتو دارم
شب کوتاهه صبح تو راهه
قول میدم هیچوقتی تنهات نذارم

شانس با منه این روشنه
میتونی منو بکشی با نگات
اتفاقا مثل خوابه
من میخونم عشقتو توی چشمات


Say to me

GRIFFIN

شانس با منه این روشنه
میتونی منو بکشی با نگات
اتفاقا مثل خوابه
من میخونم عشقتو توی چشمات

دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,

|

پیاده میشم یاس

سلام

من واقعا متاسفم

ولی نمی تونم این آهنگ رو بنویسم

این آهنگ آدم رو تحت تاثیر قرارمیده

بازم ببخشید اگه متنشو میخواین برین اینجا:

mohammadasadpoor2010.blogfa.com/post-37.aspx

دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,

|

نیستی یاس


آمین:

نیستی‌ حالم خرابه

تو رو با یکی‌ دیگه دیدم
داغون شدم مردم
ولی‌ باز تو رو بخشیدم

نیستی‌ دلشوره دارم
میبینم تو رو تو چشماش
این تقدیر بی‌ رحمه با قلبم
عشق من برو نذار تنهاش

نیستی‌ حال من خرابه
نیستی‌ دستام سرد سرد
چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دست‌های تو قاتل منه

یاس:

رفتی‌ از این آغوش چه راحت

و باز منم تنها و خاموش چراغم
چه بی‌ اعتنا رفتی‌ هه
نفهمیدم حس من واست یه تفریحه
تو که میدونستی وجود تو ترک درداست
تو که میدونستی نبود تو مرگ فرداست
ولی‌ آروم آروم زیر بارون داغون
قدم میزنم و تو شادی با اون یارو
سرا پا گوش بودم وقتی‌ که تو داشتی حرفی‌
حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی‌؟
باشه، منم میذارم رگ این گردن
که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم
ولی‌ روزی رو میبینم که یارت سیره
از تو با یکی‌ دیگه از کنارت میره
به هر دستی‌ که بدی میگیری از همون دست
این نفرین من نیست بازی زمونست
اون می‌خواد که دل تو با حرفهاش خواب شه
صبر کن بذار یه کمی‌ یخ هاش آب شه
وقتی‌ می‌فهمی چه کسی‌ پشت روبنده
که به احساست بزنه یه مشت کوبنده

آمین:
نیستی‌ حال من خرابه

نیستی‌ دستام سرد سرد
چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دست‌های تو قاتل منه

یاس:

چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم


کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم


تو که هی‌ میگفتی‌ تا ته خط باهم هستی


چرا رفتی‌ و با درد دست و پاهام رو بستی؟


چرا؟ هاه؟ بخدا تا به من حرفی


نزنی‌ نمیرم تو چرا واقعا رفتی‌؟


لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم


بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم


یعنی‌ قصدت از اول این بود که با من نمونی؟


حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی


چی‌ میگم اون دیگه نیست پیشم


چشم، تو این امتحان هم بیست میشم


ولی‌ چرا از سنگه قلب‌ها در این شهر تاریک


اسیر کابوسم تو یلدا‌ترین شب تاریخ


کابوسی که نفس رو تو سینه حبس می‌کنه


و میبینم یکی‌ دیگه تنت رو لمس می‌کنه


داره تنم میلرزه


واسه ادامهٔ خوابم حتی قلم میترسه


ختم کلام رفتی‌ از این آغوش چه راحت


و باز منم تنها و خاموش چراغم

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

شیخ حیله گر یاس

چــــــــیست فــــرق آدمـــی بـــا جانــــور...؟
تا کـــــه می نـــــازد به خــــــود از آن بـشر...! 

آدمـــــی را گـــــر نبــــود ایـــــن امـــــــتیاز...
بــــــود بــــیش از جانــــــور غـــرق نـــــیاز...!

هســــت ایــــن نیــــروی مـــمتاز بـــــــــشر
عقــــــل دور انــــــدیش و آینــــده نگـــــر...؟

در شـــــگفتم مــــن چـــــرا ایــن بــرتری...؟
گشــــته در او مایــــــه وحـــــشلیگــــری...!

در طــــــبیعت بــــــی گــــمان هـــر جانــــــور
هســــت در هنـــگام سیری بی خطــــــر...!

مــــن نـــــمی دانـــــــم - نـــــمی دانــــم...

چرا نوع بشر وقت سیری می شود خون خوارتر...؟!

بـــــــــــــــر مـــــیــــــان جنــــگـــل دور و دراز
هـــــــــیچ حیوان دیده ای هم جــنس باز...؟!

هـــــــــیچ شــــــیری دیده ای در بیشـــه زار
جـــــــــمع شــــیران را کـــشد بالای دار...؟!

هـــــــــیچ گــــــــــرگی بوده که از بحــر مقام
گـــــــــــرگ ها را کرده باشد قتــل عــام...؟!

هـــــــــیچ مـــــــــــاری دیده ای با زهــر خود
کشــــــته ها بـــــــرپا کند در شــهر خود...؟!

هـــــــــیچ میـــــــــمون ساخته بمب اتــم..!
تــــــا کـــه هستی را کند از صحنه گـــم...؟!

دیده اید......؟؟؟

دیـــــــــــــده ای هــــــــرگز الاغـــــــی بارور 
مــــــــــــین گــــــــذارد کار زیر پای خـــر...؟!

هــــــــــــــــــیچ اسبی دیده ای غـــیبت کند
یـــــا به اســــــــــب دیگــــری تهمت زند...؟!

هــــــــــــیچ خرسی آتــــش افروزی کن...؟!

یـــــا گــــــــــرازی خــانمان ســوزی کند...؟!

هــــــــــــیچ گاوی رو دیده اید که از اعـــــتیاد 
داده گــــاو و گــــــاوداری را به بـــــــــــاد...؟!

پس چرا......؟؟؟

پــــــس چـــــــــرا انسان با عقـــل و خـــــــرد
آبــــــــــروی دام و دد را مــــــــی بـــــرد...؟!

پــــــس بــــــــــود دیـــــــــــــوانه بـــی آزارتر
زان که محــــروم است از عقل بـــــــشر...؟!

مولوی.......

مــــــــــــــــولوی استاد حکمت در جــــــــهان
کــــــــرده بس این نکته را شیرین - بــیان...؟!

آزمــــــودم عقـــــــــــل دور اندیــــــــش را...
بــــــــد از این دیوانه ســــــــازد خویش را...؟!

زیــــن سبب آن کــس که می نوشد شراب...
تا شــود لایــعقل و مســــت و خــــــراب...؟!

چــــــون شــــود از عقـــــل حیلت بی خبــر...

پس شرف دارد ......

پس شـــــرف دارد به شــــیخ حــیله گــر...؟!

پس شـــــرف دارد به شــــیخ حــیله گــر...؟!

 

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

قصه زیرزمین یاس

ساليان سال ، توي زيرزمين ها
با ترس و لرز واسه آرزو ها فرياد زديم ما


روزگار ما ، همه شك و ترديد
هي دويديم ، هي زديم ، تا به اوج رسيديم

(The Ways)
از تموم دردا ، توي سرما و گرما
پلي ساختيم ما ، از نم زير زمين ها تا آسمون ها
دستاي ما ، خاليه مغرور اما
فدا كرديم ما ، خواب شبا رو واسه آرزو ها


در نزن كه بازه در
واسه حرفاي تازه تر

سوار كلمات بشيم كم كم
اگه پايه اي بشين تركم

دربست بريم به مركز كه
مرهم بديم به هر زخمه
هر کس که سیره از درد
و پس حرکت به زیر هم کف

چپ و راست به هر در زدیم
سبک رپ و راک و از دست ندیم

مثل برق و باد و از هر طریق
درد و رنج ما رو هرکس ندید

میدونی که کسی پشت ما نیست
واسه دستگیریم مژدگانیست

پس میشه رشد ما ریسک
ولی اینا مانع رشد ما نیست

مغزم سراسر تو فکر نو
نبضم هماهنگ با مترونوم و

تو میبینی دستم میکروفونو
خوب میخونم این و رو ریتم تند و هو

اینه سلاح دستم
و میاد از سینه صدای خستم

وقتشه همه با هم یکی بشیم
حرف قلبو راحت بگیم


زندگيمونو روي ساز ميرقصونيم
به هر دليل ، به هر كجا كه بخوايم ميبريم

پاي به پاي ترس ، بين راه آسمون
به هر دليل ، به هر كجا كه بگي سر زديم

از تموم دردا ، توي سرما و گرما
پلي ساختيم ما ، از نم زير زمين ها تا آسمون ها
دستاي ما ، خاليه مغرور اما
فدا كرديم ما ، خواب شبا رو واسه آرزو ها

ساليان سال ، توي زيرزمين ها
با ترس و لرز واسه آرزو ها فرياد زديم ما

زندگيمونو روي ساز ميرقصونيم
به هر دليل ، به هر كجا كه بخوايم ميبريم

قصه هاي دردهاي ما پاياني نداره
اما پاكي دستاي ماس كه اوجو مياره

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

به خاطر من یاس

نگاهی عمیق به تقویم سر رسیدش / فهمید وقت تفریح سر رسیده
سر درگم ، تو کوچه ها سرگردون / کاش میشد خدا قدیمارو برگردونه
گذشته هایی که تو زمان حال مرده / جوونی که تو چشماش یه فرد سالخورده
و اون قربانی منم که حالا تقریبا باختم / از آدمای اطرافم اهریمن ساختم
از پدر مادر هیچ خیری وقتی من نبینم / انتظار داری دیگرانو اهریمن نبینم؟!
عشقو از کجا ببینم من با دو تا چشم؟ / از پدر مادری که میخوان جدا بشن؟!
به ما که رسید ، دنیا دهن باز کرد / دردو ریخت رو سرم و منو بر انداز کرد
من تو دلم از شما داشتم تصویر با هم / تیکه پاره شدم از این تصمیم نا حق
وقتی دنیا اینو میخواد که مخصوصا بسوزم / چیکار  کنم؟ دلمو با نخ سوزن بدوزم؟
این دفعه منم که دارم شما رو نصیحت میکنم / من یه مردم که دارم دائما وصیت میکنم

یه بارم دنیارو از نگاه من ببینین / یه بارم شده پای صدای من بشینین
بیاین به خاطر من یه راه حل بچینین / بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم
یه بار ، دنیارو از نگاه من ببینین / یه بار ، یه بار پای صدای من بشینین
بیاین به خاطر هم یه راه حل بچینین /بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم

میخوام بدونم شما چه کاری برام کردین؟ / به جز اینکه فردای منو خراب کردین؟
نمیخوام برم پی مواد و خلاف سنگین / ولی به خدا یه خط صافه نوار مغزیم
نه ناله نه داد و هوار نداره تاثیر / دوای شبای تباهم تمام مستی
منو یادتون رفته خیلی حواس پرتین / امید منو شما نقش بر آب کردین
من دیوانه وار تشنه ی نوازشم / نمیخوام منو دعا کنین تو نماز شب
تو خواسته هام و همه ی نیازارو دیدی / بگو جواب این فرزند بی آزارو میدی؟
بابا تو بت منی ، یعنی تو خود منی / حال میکنم وقتی میبینم دور همیم
بدون شما ، تنهام و دریغ از یه دوست / به خودم میگم که تو آتیش حقیقت بسوز

یه بارم دنیارو از نگاه من ببینین / یه بارم شده پای صدای من بشینین
بیاین به خاطر من یه راه حل بچینین / بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم
یه بار ، دنیارو از نگاه من ببینین / یه بار ، یه بار پای صدای من بشینین
بیاین به خاطر من یه راه حل بچینین /بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم

خیلی وقته این سوال ، توی مغزمه از قدیم / چرا؟ چرا رفتین تو اون محضر لعنتی؟
سوال که نه ، کلی عقده تومه / که توی شبای تنهایی مثل جغد شومه
من یه جوون ضعیفم دلم بی طاقته هنوز / چرا اینجام وقتی نداشتین لیاقت منو؟!
باشه ، بالا سر منم یکی هست ببین / منو از خدا گرفتین میخواین به کی پس بدین؟
به این جماعت گرگ؟ این امانت توست / مادر این ثمر بیداری شبانته خوب
چقد جلوی دیگران بخوام راز داری کنم؟ /چقد من توی دستای شما پاس کاری شدم؟
چقد از ترس بعد جدایی توهم بگیرم؟ / چقد دیگران منو به چشم ترحم ببینن؟
منو ببین ، یه بیمارم یه بی تاب یه غریب / بچه نیستم واسه گریه هام یه تیتاپ بخرین
مادر قصه هات بودن واسه ما دوای درد / آخرش میمردن همه ی آدمای بد
با طلاق شما منم میشم آدم بده / بیا خوبی کن و بد بودنو یادم نده

ه ه ه ه ... نه که فکر کنین تو این قصه بد شدم
نه ... اصلا شاید نباید این حرفارو میزدم! ... شاید جدایی تنها راه نجات زندگیتونه! ... هه
شاید به جایی رسیدین که نمیتونین با هم ادامه بدین
شایدم ... ه ه ه ه .... نمیدونم!

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

زهی عشق یاس

زهي عشق

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا
چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا
زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا
چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا

چه گرميم چه گرميم از اين عشق چون خورشيد
چه پنهان و چه برهان و چه پيداست خدايا
فتاديم فتاديم بدان سان که نخيزيم
ندانيم ندانيم که چه غوغاست خدايااااا
زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايااااا

يا يا يا ياس
در هر برگ از دفتر من
هست از
سرور من برتر
بر حق در
ره در بستر
در هر ور
بهرم هست از
برکت سرور
شرمندم از کردم
سرور
بد کردم دندم نرم
اصلا
مرحم دردم من هم بردن
سگ درسن
در قصرت هستم
در سر فصل هست
فقط اسم تو
همه کمکتو مي خوام
نه نصفشو
سايتو بالا سرم مي خوام
توان بده ايزد
مي خوام با اجازت
خيلي روان بنويسم
دارم گره اي سخت بارم گله اي سرد
که تو منتظر روز خوب دل بي صبر
مي خوام جاودانه بمونم تا ابد الدهر
نمي کنم ديگه از خودم همه رو دک
مي خوام برم جلو با نيت و مدد حق

چه نقش است چه نقش است بر اين صفحه ي دل ها
غريب است غريب است ز بالاست خدايا
نه دام است نه زنجير همه بسته چه راهيست
چه بند است چه زنجير که برپاست خدايا

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا
چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا
چه گرميم چه گرميم از اين عشق چون خورشيد
چه پنهان و چه برهان و چه پيداست خدايا
فتاديم فتاديم بدان سان که نخيزيم
ندانيم ندانيم که چه غوغاست خدايااااا

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

بذارین بکشمش یاس

بــــذاریـــن بـکــشـمــــش


الو … الو …
الو
الو ، ساملیکم
خو چی شد پس اِ
بابا برسون دیگه این متاع رو لامصب
اینجا وایسادیم تو سرما
اِ
برسون بابا اینجا تاریکی پره ، نمیتونم واستم تابله اِ
الو گوشی یه دیقه
این کیه داره میاد اینوری
چی میگه … اِ … قاطی کرده … چیه ؟
… …

بیا اینجا میخوام بترکونمت … بیـــا



بیا ، به تو نشون بدم چیکار کردی ، سیاه
بخت ، تو همه رو بیمار کردی
اونا رو آشنا به حشیش و سیگار کردی
چرا آخه تو باهاشون اینکارو کردی ؟
بیا ببین ، جوونای سرنگ تو دست
اینا همه کارای توئه رذل پست
پول بدجوری به دهن تو مزه کرد
زجرکش کنی جوونا رو تو رذل پست
عزم جزم ، بگم اینه اصل حرف
نسل من از امثال تو خسته هست
ترس من ، هست از نسل بعد
این طوری بریم جلو وطن میشه ورشکست
یه مشت از آدمای خمار بدبخت
گیر افتادن تو چنگ تو مار هفت خط
میگی میتونن برن بالا ستاره شن
ولی حلق آویز میشن اونا به دار شر
جای دلسوزی که بگی اونا چکاره شن
تو فضایی ولشون میکنی به نام شب
به نام حق ، وقتشه که پا بشم
با دفتر و قلمم میپوشم لباس جنگ


بذاریم بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت

بذارین بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت


بیچاره پدر و مادرایی که سینه سوخته ن
بچه هاشون خودشونو به چی فروختن
مادرش میگه ای کاش تو شکمم میشد سقط
تا که بشینه جلوم بشه آیینه ی دق
خواهر و برادرای خمار و در به درم
درد و بلاتون بخوره رو فرق سرم
خط پیری افتاد رو صورت مادر افتاد که چی ؟
که تو امروز واسه اونا معتاد بشی ؟
نه بازی میکنم برات فیلم آیینه عبرت
نه پند میدم بگم راه و چاه اینه هی مرد
فقط میگم دیدی با تو چیکار کرد ؟
جونتو پولتو با روحتو چیکار کرد
نوکران شیطانـن اینا روی زمین
توی کمین ، که بکوبنت روی زمین
اولش فرشته ان و آخرش یه جـــلاد
من از شر شیطان پناه بردم به الـــــاــــه
اینو بدون هر کی ساخته شده بهر کار
یه لجنم میخواد به تو بده زهرمـــــار
ظلم کردی به خودت ، پس بزن داد
" خودم کردم که لعنت بر خودم بــــاد "


بذاریم بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت

بذارین بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت


کاری کردی اونا از خماری بلرزن
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصد
ساشا ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
چرا اینکارو میکنی ، خیلی مشکل کمه ؟
که اضافه میکنی به این پشت خم ِ
پدر و مادرایی که با خون جگر
بزرگ کردن بچه هاشونو خاتون و پدر
و کانون گرم خونه رو تو میپاشی از هم
والدینشونو ، تو میکشی از غم
سابقه ی بازداشت و پاسگاه
خوبی بدتو راز دار تو دادگاه
برات عادت شده بازخواست تو آس پاس
که سرهم میکنی داستان چه آسان
لعنت به پول که هدف راهته
اون دنیا بر علیهت ، منم یه شاهد
دعا کن نبینی منو فقط تو راهت
که میکشمت به خدای احد و واحد


بذاریم بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت

بذارین بکشمش

از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

بم یاس

بــــم
آه آه آه

شب جمعه هوا سرد
توی خونه ی کاهگلی همه جمع
زن و مرد و بچه و پیر و جوون
تشکارو بغل هم مامان چیده بود
برو بچه های مدرسه ای شاد شاد
که دیگه فردا رو بیدار نمیشن ز خواب
بابا بزرگ بچه ها داشت فکر میکرد
تسبیح توی دستش ذکر میکرد
یه جوون اومده بود واسه ی مرخصی
یکی توی تولد بود یکی توی عروسی
بچه طفل شیر خوره توی بغل مامانش
با این حس امنیت که لولو نیاد سراغش

بابای کوچولوها چشاشو باز کرد
پسر بچه هاشو بوسیدو ناز کرد

ولی میشد یه چیزیو تو چشاشون درک کرد
که امشب با بقیه شبا فرق میکرد

یه دفعه همه چی بهم ریخت
زمین خدا با اون عظمتش لرزید
آسمون داشت روی سر بم میچرخید
دیوارای خونه ها داشت از هم دیگه میترکید
از در و دیوارای خونه ها داشت خون میچکید
خونه های بی استخون نشست کرد خوابید
صدای جیغ و داد آه و ناله رو میشد شنید
میشد ترس رو تو چشای تک تکشون واقعا دید

هر کی این صحنه هارو از نزدیک دید مخش پکید
که چندتا بنده ی خدا زیر آوار شدن شهید
هیشکی نمیخواست بمیره چون همه بودن امیدوار
یکی هنوز بود بدهکار یکی دیگه هم گناهکار
روی مشعیت خدا هیچ وقت نمیشه دست برد
اونی که باید زنده بود اون که باید میرفت می مرد

دخترک کوچولو گفت مامان میترسم
بدو دستتو بیا بگیر تو دستم
دویدن با هم سریع رفتن توی حیاط
ولی اجل دیگه به اونا فرصت نداد
پسر بچه های معصوم توی خواب
کل خونه روی سر اونا شد خراب
ولی بابا از اون جون سالم به در برد
پسر بچه هاشو از زیر خاک بیرون اورد
اون با دست خودش اونا رو دفن کرد
از خداوند بزرگ طلب عفو کرد
که ای کاش که منم باشون میمردم
نه اینکه عاقبت من دفنشون میکردم
ولی حالا دیگه دیر شده بابای من
دیگه از این به بعد نمیشنوی صدای من
همش استرس ، صداهای تپش قلب
صدای فریاد و باز و بسته شدن در
یکی میدوید به شرق یکه میدوید به غرب
همه پا برهنه توی این هوای سرد
یکی توی همین ماجرای پر از درد
جون به جون آفرین تسلیم کرد
همه یکی یکی یک و دو و سه و چهار ...
حالا شمارشون رسید به پنجاه هزار

شهر بم با اون همه نعمات
ارگ بم اون مزرعه مرکبات
همه آدمای پر شور و با نشاط
همه با هم دیگه رفتن زیر خاک

هههه ...... ههههه یییییی.... هههه
هاه .......هااهااه......هاهاوووهاا

بیا خودتو آماده کن واسه ی جهاد
دست بم رو بگیر واسه اتحاد
اگه پول نمیتونی بده دلداری بده
مردم مملکتمونو یاری بده
دستامون میره سمت آسمون
که دیگه زلزله نیاد توی کشورمون

ایرووون

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

هانی یاس

خیلی تعجب آوره!!!

هـــــانــــی

ســلام
...

یه آهنگ جدیده

آمـیـن ؟
شروع میکنیم ...

[Ammin]
یه نگاه بنداز عزیزم ، می خوام بگم ، دوست دارم
خوب می دونی که بازم ، سر کارم
به من بگو عزیزم ، دو تا چشمـــاتو بیام چند بخرم ؟

نگو می ریم ما
اگه بخوای بگی منو دوست نداری
می میرم آخه دیوونه میشم
اگه بخوای منو تنهام بذاری



[Yas]

یاس

یاس

بذا دلمو بدم و برم و بخونم اینه با تو
برم و به همه بگم و بدونی بی تو
کسی خاطر تو رو نمی خواد به جز من
اگه "نه" بگی مجبورم تو رو بدزدم
هــی تو بدون اینو که
حـــیف من و تو
باید عــین دو تا ستاره
بــین همه بتابیم
هــی به من نگو که
قـــید منو زدی تو
دیگه نمی بینی کسی عین منــــو



[Ammin]
ولی نه عزیزم ، من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســـت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــــو
من دوســـت دارم

از دست ایــن خوشگله ، مـــن
یه خواب خوش ندارم
نکنه فردا جلوی
نگاهش کم بیـــارم
عاشق میشم ، با یک نــگاش
می لرزه دست و دلــم
نترس تا وقتی منو داری
با من بمون خشگلــم



[Yas]
تو بدون اینو که آره
میگم به تو اینو که هنوز اگه پایی
تو بیا جلو بدونی که عروسک مایی
حالا که مال منی بیا جلو ، زود باش سریع
تا ببینم من اون صورت دوست داشتنیــتــو
دیگه طرف کس دیگه
تو نری که فریبـه ، نکنه
یهو دلو ببازی سریع به غریبه
بذا لجبازیا رو واسه کس دیگه
اخم و تّخم بسه دیگه



[Ammin]
بسه دیگه از لجبازی دست بردار
انقد دیگه دل مارو سر کار نذار
دل من ، دیگه طاقت نداره
واسه من دیگه تو بهونه نیار
از همون روزی که چشاتو دیدم
عکس چشماتو روی قلبم کشیدم
کم آوردم پیش نگاهت
مث تو ، دیگه هیچ جا ، ندیــــــدم

ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــو
من دوســت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســت دارم

ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــو
من دوســت دارم

 

 


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

بابا یاس

بـــابـــا
این برای من یه عادته
وقتی که چیزی رو دارم
تا وقتی که وجود داره
قدر اونو نمیدونم
همه ی خونواده ، جمع بودیم کنار هم
اوضاع همچین درست نبود
ولی واسه ش نخوردیم غم
با همه ی خوشبختی ، پشت یکی شده بود خم
کسی که توی مشکلات ، به ابروهاش نیاورد خم
تو دوران دبستان ، دوران دبیرستان
دوران بچه بازی و شیطونی و هیجان
پیچوندن کلاسا ، بیخیال از درد و بلا
جور ما رو اون میکشید ، ماها به دور از مشکلات
چیزی نبود که من ازش بکنم فرار
چون اصلا تنها نبودم از قرار
بعدالظهرا میرفتیم دنبال عشق و حال
رفتم به پاتوقای یک ِ روزگار
توی بابا یه حسی بود ، دائما تو فعالیت
تازه فهمیدم که اون حس ، احساس مسئولیت بود

تو روز پنج شنبه ی یکی از روزای بهاری
ماه اردیبهشت ، یک ظهر گفت ساعت دیواری
بابام اون روز زود اومده بود از سر کار
همه دور هم بودیم سر سفره ی ناهار
شاید تو زندگی ما ، خیلی چیزا تو چشم نبود
ولی همین جمع بودن ما برام با ارزش بود
بابا پول تو جیبیمو بهم داد ، طبق یه سنت
کاری که هیچ کس واسه م نکرد ، مگر با منت
لباسمو پوشیدم ، به سر و وضعم رسیدم
خودمو آماده واسه آخر هفته ی خوب دیدم
بعدش بابا بهم گفت ، منم دارم میرم بیرون
اگه دوس داشته باشی با هم میریم تا سر خیابون
قذم زنان داشتیم میرفتیم به سوی حیات
ولی یهو بابا جلو چشمم رو زمین افتاد
اولش فکر کردم داره باهام شوخی میکنه
ولی دیدم نفسش گرفته ، حرفی نمیزنه
فقط یه لحظه گفت : " یاســر ، من دیگه دارم میرم ،
مادرت و بچه ها رو دیگه به تو میسپرم "
گفتم بابا چی داری میگی تو ، هیچ معلوم هست ؟
ولی اون دیگه حرف نزد ، چشاشو آروم بــســت

یه لحظه دستپاچه شدم ، اینور اونور میدویدم
صدام دیگه در نیومد ، فقط داشتم داد میزدم
تو رو به خدا زنگ بزنید به اورژانس
شاید به امید خدا ، بازم باشه یه ذره شانس
هیچکی به دادم نرسید ، به غیر ِ از یه همسایه
پدرم رو سوار ماشینش میکردیم دوتایی
رفتیم با هم بیمارستان ، با استرس فراوان
آخه چرا نمیرسیم ، چقد دیر میگذره زمـــان
نگران ، قدم زنان ، تو اتاق انتظار
عرق سرد رو پیشونیم ، بی صبر و بی قرار
فقط منتظر بودم که بابا چشاشو وا کنه
بازم بگه : " یاسـر ، صـابـر " ، همه مونو صدا کنه
دکتر از اون اتاق شومش ، اومده بیرون
نگاهم به دهن اون ، من مونده بودم حیرون
گفتم دکتر حالش چطوره ، منم پسرشون
انگشترشو داد و گفت : " باشه غــم آخرتون "
چطوری میتونم این خبر رو به مادرم بدم ؟
خداوندا کمکم کن ، نمیتونم ، نمیتونم
حالا کمرم شکسته ، پشتم داره میلرزه
عزیزترین کسم از دستم رفت ، تو یـــه لـحـظـه
چشامو باز کردم دیدم اومدم تو بهشت زهرا
جایی که همه ی مردم یه روز باید برن اونجا
خداوندا صدام دیگه در نمـیـــــــاد
چرا آخه هرچی بلاست روی سر من میاد
مخـم جواب نمیده ، نمیتونم گریه کنم
حالا منم یه دیوونه م ، سست و بی پایه شدم
همه امیدم ناامید ، همه چی رو سرم خراب
آرزوهای بزرگ من ، شده نقش ِ بر آب
فکر میکردم اولین کسی که توی عروسیـم
از خوشحالی توی پوستش نمیگنجه ، اون تویی
فکر میکردم یه روز ، نوه هاتو بغل میکنی
روی دوشت میذاری ، باهاشون بازی میکنی
ولی حالا که تو نیستی ، دلمو به کی گرم کنم ؟
سفره ی این دلمو بگو پیش کی پهن کنم ؟
خداوندا تو زندگی جوونی رو یتیم نکن
عزیزشو ازش نگیر ، تو غـم من سهـیم نکن

بابا
بابا
بابا جونم رفتی سه سال از رفتنت میگذره
حالا فقط از تو مونده یه مشتی یاد و خاطره
عکست روبروی منه ، دارم باهات حرف میزنم
این موزیک ناقابل رو دارم واسه تو میزنم
حالا دیگه پشت من ، به مادر من گرمه
چون مسئولیت اون ، سنگین تر از یه مرده
صدای تو تو گوشمه که میگه مرد این خونه
از این به بعد دیگه تویی ، این توی یادت بمونه

 

 

 

 

بــی تـــو دیـــگــه نـــه اصــــلا

قایم نمیکنم ازت راضی
اینو بدون خوشم نمیاد من از بازی
خوب سر تا پای منو کن وراندازی
بشناس منو بدون منم یـــــاس
دستتو بده بدون منم با تو
تقسیم کن با من هدف هاتو
اگه دارم منم این همه طرفدار
واسه اینه منم مثل تو هدف دار
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بیا که دل من ، واسه تو میکنه تاپ تاپ
که چند لحظه ی دیگه بیرون آفتاب
تا نشده خسته حنجره م
بیا با غم کنیم دست و پنجه نرم
بگو اون کیه که بسته پنجره ت
یاس واسه بدخوات هست شکنجه گر

می شنوم ، صدای نفس هات و
دوستت دارم و نمیشم عوض با تو
اگه با من نباشی ، چه سخته خواب
نیاز من به تو ، نیاز درخت به آب

بیا

با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من


بیا
درخواستی از تو
پس واستی از من
امیدوارم که نبینی کم کاستی از من
صدها بار گفتم باز میگم
حالا دیگه خود دانی چون من راست میگم
این همه خوشگلا دارن از یاس میگن
ولی من ، واسه ی تو وسواسیم
که وایسادم جلوی تو دست باز جیگر
بیا تو بغلم جای ما تو ابراست دیگه
اگه دعواست ، که واسه فرداست دیگه
اینو کسی که دیگه بی تو یه تنهاست میگه
با منی ، تو دل همه بلواست
چشا شور تر از نمک دریاست
آخه الماس منی ، واسه منی
تو دوتا بال ، واسه ی پرواز منی
واسه ی موندن و رفتن آره در بازه
ولی تو حالا که دوست دارم بی اندازه
نری تو ، احساس و خواست و راز منی تو
ناز منی تو ، شانس منی تو
توی قمار زندگی آس منی تو
تو روزها شبها با ما سپری کن


با تو بی تو دیگه نه اصلا
یاس بی تو میگه من خستم
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل مـــن

با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من

بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من


بیا
چشَم بسته ست و لبام بازه
ببین ، تک تک کلمه هام رازه
پاره کردم چند پیراهن بیشتر
قوی ترم از صد تیر آهن هیجده
ولی تـــوی زندگی تو وقت سختی
تو وقتی هستی ، ترسی پس نیست
بد جوری منو تحت تاثیر
قرار دادی تونستی سوژه ی بحث من شی
بـــله وقتی ، که سختی کم نیست
هیچکس دیگه نزدیکم نیست
من میگم کیست که متقابلا
با حرفای قشنگش ، کنه متقاعدم
حرفات قشنگه خوب تویی اون کس
که می خواد بمونه با من ، تویی اون پس


با تو بی تو دیگه نه اصلا
یاس بی تو میگه من خسته م
بیا
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو بده به من
ببند تو قلبو به دل من

با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو بده به من
ببند تو قلبو ...

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

صلح تویی یاس

صــلــح تــویـــی

حالا منم و ورقه ، روی ورقه قلمه
روی تنمه عرق ِ
توی سرمه کلمه
توی دلمه هدف ِ
بذار برم به طرف ِ
کسی که توی دنیا شده یه ملکه

بذار
بذار حالا دیگه بخونم از کسی که
هست دنیا واسه اون بدون مرز
کسی که سالها پیش داشته توان خاصی
به راستی توی زبان فارسی
حالا دیگه می‌دونن اینو مرد و زن‌ها
حتی خدایی که نداره المثنی
یهودی و مسیحی یا که هر مسلمان
یه سرباز واسه مرگ و سر باز
که صدبار اسمش رو تو تسبیح
من ذکر می‌کنم و می‌گم جلو تو تسلیم
شعرهایی که به صد زبون ترجمه شده
حالا واسه من، تو یه سنبله
دیگه می‌گذ‌ره از رفتن تو ۸۰۰ سال
ولی هنوزم الگو می‌گیرم از اشعار تو


رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی

تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو می‌تونی

آره
رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی


آره
رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو می‌تونی
روزهایی که نگرانم بار سخته بر دوش
با کلمات تو من می‌شم مست و مدهوش
می‌خونم اینو بدونی تا روزی که بمیرم
تک‌تک کلمات تو از یاد من نمی‌رن
پس ، وقتشه اینو بدونی
که یاس تا آخر عمر وفاداره به تو
که اگه دیگه تو نباشی بگو چطور
که باز یاس داستان داره بدون تو
نه
این عشقی که تو دل منه به توئه
که منو می‌بره به روی صحنه
دیگه بگم از اینکه مونده حالا یاس و یک بند
فرمول کلمات رو از تو یاد گرفتم


آره
رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو می‌تونی


باید اینو بدونی که تو که کسی بودی که
که یکی یکی ِ کلمه‌هایی که توی دل تو بوده
واسه من و خیلی‌کسایی که
شعرهای تو رو با دل و جون و وجود درونی می‌خونند
می‌دونن اینو که تو یه الگوی جاودانه‌ای
واسه‌ ی زمینی که باغه تویی باغبان و
اینهِ که منو به سوی تو می‌کشونه
که تو چطور خودت رو تو دل این همه آدم‌هایی که
حتی کتابای تو رو به زبون خودشون ترجمه می‌کنن و
عشق‌ رو با کلمات تو تجربه می‌کنن
اسمت‌ رو می‌خونم ، میگم : " مولانا رومی "
که توی فرهنگ صلح ، تو بالا بودی
یه رودی ، یه رود زلال و شفاف
که منم همیشه دیگه دنبال حرفاش
چه جالبه که این بوده ترس رومی
که اون متعلق باشه به یه مرز و بومی
حالا رومی رفته و باز دشمن زیاده
یه سری تانک سوارن ، یه مشت هم پیاده
به خاک سپرده شده توی قونیه یک روز
منم می‌خوام باشم " رومی امروز "

رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو می‌تونی

آره
رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی

آره
رفتی ولی تو می‌دونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی

 

 

 


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

دنیای بی رحم یاس

دنــیــای بــــی رحــــــم

تو دل من خروارها حرف مونده
صدام هر بار با آهنگی خونده
حتما از من تو گله داری
که چرا تو آهنگات صد گله ، داری
حقیقت تلخه خواهر ، تو برادر من
دقیقا حقیقت گرفت سراسر من
کاش تو پیچش مو می دیدی ، من فقط مو رو
ولی جلوتو میبینی ، من فقط دور رو
اسلام گفت : صلح از شر به دور
نگفت الله اکبر بگو و سر ببر
اسلام گفت تموم کنید جنگاتونو
نگفت بترکونین برجای پـنـتـاگـونـو
موسی کی گفت مردی که میره نماز
بری بالا سرش ، بزنی تیره خلاص ؟
از کوچک و پیر ، بچه محتاج ِ به پوشک و شیر
چرا خالی کردی رو سرشون موشک و تیر ؟
صدای تیر ، تانک ، موشک و ، پدافند
خبر میده از جنگ نابرابر
از سر تا تـه دنیا ، سراسر
می بینیم این همه خواهر و ، برادر
همه زیر هجوم دشمن
تیکه پاره شدن ، ای خدا اونا بی پشتن
خدا اونا گشنه ن
دشمنا در حال رشدن
خـدا بیا پایین اینا همه رو کشتـــــن


خدا ، بنده ی گناه کاریم
ولی بگو ، جز تو کـیـو داریم ؟!
بیشتر از اینا به تو بدهکاریم
ولی به لطفت هنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ها ، جای تو در قلب ما
شرمندایم از کرده ها
مرحم بذار بر درد ما

آدمای معتقد به نبودن تو
شکستند پر و بال کبوتر صلح

تیر بارونای دمادم صبح
جیگرمو میسوزونه در آهن ذوب

میبینی چطوری رئیس یک مملکت مملکت
باعث شد شیطان بهش حمله کرد حمله کرد
خودش رفت ، دنبال سوراخ موش گشت
قتل عام ، یک ملت سیاه پوش گشت
یادته همون پدری رو که کنج دیوار
با پسرش ، مثل غنچه ای ناز
اشک می ریخت ، اخ آره ، بیچاره
میدید از هر طرفش ، تیر داره ، می باره
پدر یک لحظه گرفت از ترس این تصمیمو
گفت شلیک بسه ، ما تسلیم ، هستیم
بفهمید ، این بچه ی منه
بشنوید ، تو رو خدا ضجه ی منو
فرشته کوچیک گریون بود ، ترسیده بود
از ترس ، به پدرش چسبیده بود
ولی دیگه صدای ناله شو نشنیدم
غرق در خون تو بغله پدر دیدم


خدا ، بنده ی گناه کاریم
ولی بگو ، جز تو کـیـو داریم ؟!
بیشتر از اینا به تو بدهکاریم
ولی به لطفت هنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ها ، جای تو در قلب ما
شرمندایم از کرده ها
...


ولی گوش کن خـــــدا
تـو گـوش کــــن

خدا به تو نگم به کی بگم من حرف دلو ؟
اینا می خوان که با زور ببرن حرفو جلو
کارشون اینه ، پاره کردن ، عمر یکی
مافوقشم میگه بیا جلو و ، نمـــره بگیر
تشویق ، واسه تشدید کشتار جـــمع
ولی بشنو اینو ، به عنوان هشدار مـــن
آخر همه این جنگ ها زمانیـه کـــــــه
بالاخره میرسه جنــگ جهانی ســــــه
دودش تو چش کی میره ؟
تو چش ِ مـــا
وقت میبره تا ، منو تو بشه مـــا
اگه باز طمع کنن میان سر وقت ما
سیاهی میمونه دیگه از بخت ما
هزاریم که دم بزنیم از قدرت و ارتش
نمیتونیم بگیریم جلوی سرعت ترکش
جنگ جنگه ، اینه یه چیز مشخص
باز شهید مثل هشت سال دفاع مقدس
بمیرم واسه چشمای نم دیده ت
میدونم هستی در آرزوی امنیت
تا روزی که جنازه م بره قبرستان
کارم دعاست ، خدا قدرتی به من بسپار
همه دنیا رو پر کنم از بوی یــــاس
همه دشمنا شرمنده بشن از روی یـــاس
این آهنگ به من حس نو میده نـــاس
واسه همین بود که خوندم رو Beat نـــاب

 

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

به امید ایران یاس

بـــه امـــیـــد ایـــــــران
واسه سه دیقه تو دلت را بده مارو
ما رو
تا من نشون بدم ایرانو رابطه ها رو
ها رو
اینا حرفای امروز و دیروزه برپا
ایران شده اسیر یه ویروس مرگبار
دیگه احتیاجی به حرفای سیاسی نداریم
دیگه به دشمنای خارجی نیازی نداریم
یه جنگ روانیـه حالا داخل ایرانـه
همه افتادیم به جون هم ، عاقل و دیوانه
با تنی خسته ، کوفته ، خشکیده ، میری
تا با مشکلات زندگی کشتی بگیری
وقتی می بینیم همو یه مشتی یار و یاور
وقتی رفتی میبندیم به فش خوارو مادر
نگاه ما به هم شده مثل قاتل
توجه نمیکنیم دیگه به حس باطن
دیگه دور و بر ماها پره حزب باده
هست باهات ، اگه داشته باشی استفاده
چه دخترا که تا میشنون اسم تاجر
میگن این بهترین کس واسه ازدواجه
عشق چیه بابا ؟! ... این حرفارو ولش
عشقو دیدی برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا که به زیر بار هزینه رفتن
بچه ها فک میکنن پدرا وزیر نفتن

هرکس اسم خودشو بغل کرده
اینا پیشرفت نیست ، اینا عقب گـــــرده

[Rastin]
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریـــاد
چون هستی من شده بر بــــاد

[Yas]
دیگه ریخته توی دل من هرچی درده
دلیلش به هفت سال پیش برمیگرده
روزای گریه و اشک و عزاداری
من تو فکر این که واسه مهمون غذا داریم !؟
به یکی گفتم ، تو بیا بین مردا یک باش
مهم نیست که پدرم ازت هفتا چک داشت
نصف پولو بده منصف باش با ما یه خورده
گفت طلبکار بابات بوده حالا که مـــــرده
خاطراتیه که تو دفترم می نویسم
قلم کلماتو میاره و می نویسم
اینا باعثه گلوم پر ِ از بغضیشه
که ببنده به دهنم راه اکسیژن
شاید بین ایران و خاطره م رابطه ای ندی
منظورم اینه از اینجا دارم خاطره ی بدی
ولی ، هه اینجا سرزمین و وطنمه
ایران تنها دلیل وجود بدنمـــه



[Rastin]
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریـــاد
چون هستی من شده بر بــــاد



[Yas]
دیگه ترس برخورد و رفتار و روابط مـــا
داره کثیف تر میشه از هوای تهـــران
بعضی میــگن ، که ایــران ، یه قفسه باید
از اینجا بری تا بکشی یه نفس راحت
میگن اینا توی وجود ما رفته ارثی
ولی این برمیگرده به پول نفت و بنزین
که باعثه از نبودن امنیت مالی
توی سختیا بکنیم پشت همدیگه رو خالی
ولی بیا جلو ، خودتو بساز ، میتونی
چرا واسه پول همدیگه رو قصاص میکنیم ؟
هموطن به خدا من هستم ، به صعود تو راضی
پس بیا با هم بشکنیم این خطوط موازی


[Narration]
میدونم اینو
غروره ما ایرانیا ، به گذشته ی ماست ؛ به تاریخ ماست
ولی به خدا اون دیگه گذشته
الان ما چی هستیم ؟!
الان واسه آینده مون چی داریم ؟!
بیا هموطن
بیا دست همدیگه رو بگیریم
تا آینده ی ایران
به اسم من و تو افتخار کنه

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,

|

هدف یاس

یک دو شده تلف الکی وقت تو/ وقتشه که بگم چند کلمه من به تو

اگه حال نمیکنی توی گوشت پنبه کن/ که این قصه زندگیه تو از شنبه صبح !‌

حرف نزن ٫‌هیس گوش کن فقط/ تو چند تا حقیقت تلخ و گوش کن از من

.سیستم زندگیت غلطه متاسفانه/ پس این شعر و گذاشتم واسه اصل کارت .

پشت سرت و ببین میگذره هفته ها/ پشت سرت میگه که کودکیت رفت به باد

رهسپار شدی واسه پیری دست به کار شو/ ازالان واسه خوشبختی خودت و ثبت نام کن .

بسه بابا گشتن تو خیابونها/ با کی تو دم خوری ؟ هه !! بابا کیان اونااا ؟؟؟!

یه مشت پست ٫ رذل ٫‌هرزه هستن/ که دست شیطون و از پشت بستن

استفاده کنن ازت میندازنت دور !‌/ اعتماد نکن تو این چیزها هستی کور

تا پولداری عاشقته هست رفیقت/ تو چشمت چی باشه تا بند کیفت

تو هدف نداری واسه آینده/ باید که بگم به تو من یه چیزهایی رو شاید که

نکات ایمنی تو زندگیت رعایت شه/ سکان زندگیت با هدف هدایت شه

دنیا یک شبه تو هستی شب کور/ خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور/ نکنی یهو راه پس و پیش و مسدود

شب تا دیروقت بیرون بیکار/ این وقت شب تو بیرون داری چیکار ؟

بیچاره ننه بابات که شدن بیمار !‌/ بین خودت و اونها کشیدی یه دیوار

هی رفیق من تو حیفی/ تو آخه بابا کی پی به عیبت میبری

و میزنی قید شیطون و که عین میمون/ در پی صید تو هست خیلی حیرون !

از بیکاری گیر میدی به این و اون/ میزنی و میترکونی میکشی به خاک و خون !‌

مگه تو ۹ ماه تو شکمت نگه اش داشتی ؟/ تو شب خواب واسش سر رو بالش نذاشتی ؟

پس چرا میزنیش تو بی انصاف ؟/آخه بابا اونم مثله تو هست یه انسان !‌

یه خراش کوچولو باشه رو صورتت آقا/ بدون که پیدا میکنی هزار ننه بابا !

دنیا یک شبه تو هستی شب کور/ خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور/ نکنی یهو راه پس و پیش و مسدود

تو اصلا میتونی یه تانک وایسوتی/ تو مشت زدن تو گنده تر از مایک دایسونی!

آخرش که چی ؟؟ که تو هم باید بمیری !/ باید واسه بهشت زهرا نوبت بگیری

یه حمام و بعد لباس سفید و جدید/ .. سلام ٬ به خونه جدیدتون خوش اومدی !‌

اونجا حتی زورت به مورچه نمیرسه/ میخورنت میبینی بدنت چه بی حسه !

ساعت ۱ شبه کیا باهات سر پل سرات/ حالا برو جلو و باز ادامه بده به کارات !

نمیگم بدی تو خوبی سیستم زندگیت غلطه/ یاس واسه راه حلش راه خوبی و بلده !

با یاد و نام خدا دنبال هدفت برو/ توکل به خدا همه جا میرسونه تورو

خیالم راحته حالا چون که واسه تو/ نوشتم و خوندم برات تا ۳ صبح

دنیا یک شبه تو هستی شب کور/ خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور/ نکنی یهو راه پس و پیش و مسدود

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

به دنیا خوش اومدی یاس

این آهنگ شما را متوجه میکند که چرا بچه وقت تولد گریه میکنه

یکی دو روزیه که چشمات به آفتاب

باز شدن حالا دیگه شروع داستان توئه

مادر و پدرت مثله پاسدار

دیگه دورو بره تواَن و چشم به آفتابنو

(به خدا)

میگن اینو که بچه سالمه

تو دورش کن از هر چی ظالمه

گریه میکنی میدونم من شیر بهونه‌ست

اشک تو واسه ورود به این زمونه‌ست

تو 9 ماه و تو تاریکی سر میکردی

بدونی کجایی همین الان بر میگردی

تو فردا دریای دردارو دریاب

تنهای تنها هستی تو

(بدون اینو پس)

تو وقتی رفتی، به سمت سختی

یا درگیر هستی، تو دست تقدیرو

بعد میفهمی، فردی زخمی غمگین تسلیم هستی

 

بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی

بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دور دست زندگی

 

اگه پسری بابا میگه این عصای دسته

اگه دختری میمونی توی فضای بسته

حرف یاس حالا به حقایق وصله

تولد تو فقط واسه بقای نسله

پس بِت همینو میگمو میرم

که اینه رسمه زمین بی رگو بی رحم

یه چیزی داری میبینی و میگی عالیه

اینجا عصر آدمای دیجیتالیه

هر کی میاد واسه کمکت دست بگیره

فردا میخواد چند برابرشو پس بگیره

گریه ها واست همه واسه ریاست

دوستی که قبله گریه داشت پیاز پوست میکند

ما میخوایم گلوی همو با حرص بداریم

انگار از هم دیگه طلب کاریم ارث پدری

تو نمیتونی چیزی بگی بابایی بدونه

گریه کن تا مامان واست لالایی بخونه

 

بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی

بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دور دست زندگی

 

منو ببین که پره حرف چهره ام

گلوم میسوزه از مزه‌ی تلخ شعرم

گوش بده حالا که توی اوج حرفیم

به خدا نمیخوام بدم به تو موج منفی

ولی بدون خیلی زود پیر میشی

توجه کن که خیلی زود دیر میشه

عاقبت تولد تو اجله میدونی؟

چرا واسه بزرگ شدن عجله میکنی؟

معصوم و زیبایی، با دل پاک داری امید

مثله ماهی قشنگی، تو آکواریومی

تو کاش بتونی، که پاک بمونی

وجود خودتو ذره های خاک بدونی

چه تو روز روشن و چه آسمانه تاریک

به دنیا اومدی حالا شناسنامه داری

توی دنیای پره دردو خشونتی

ولی حالا که اومدی پس خوش اومدی

 

بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی

بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دوردست زندگی

 

بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی

بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دوردست زندگی...

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

باید بتونیم یاس

 

هه ه دلت گرفته،میفهمم

منم مثل توام بد جوری غرقم

باور کن منم مثل توام

ولی می دونی نباید نا امید بشیم

نه باور کن بدتر غرق میشیم

این اجازه رو به خودت نده نباید بزاری

 

نذاری که گره و گله

تو دلتو بره

بره که بگه به تو نمی تونی برسی بهش و

میگی بده به دل گله مند من امید و میگم بشنو اینو

حالا که یاس تو رو دید و امید و میدم و می دونم معضل تو

اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن

چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟

منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب

فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای

بذار به تو نشون بدم همون پوستری

از بچه ای گرسنه که در حال مردنه و

یک لاشخور هست در انتظار خوردنش

یا نگاه کن به او سو که لازمه

بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه

یا منو ببین چرا راه دور بریم

برو از تاریکی ، همه چیو تو نور ببین

خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح

بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان

حالا جای اینکه بیان دست یتیم و بگیرن

می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم

اونا بر زدن ، همه ی فرصتم

من ساده بودم ، اونا منو دور زدن

وقتی سخته در آوردن یه نون ساده

ههه ، منم و خرج یه خانواده

 

 

بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله

دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟

وقتی که میشینم به مرور عمرم

میبینم هر روز من مثل غروب

جمعست و بنبست و میبینم رو به رو مه

طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه

زخم من نمی تونه بشه پانسمان

از تو خوردم اینم از شانس ما

یکی داره میگه که خودتو نباز مرد

برو دیگه بالای طبقه دوازده

نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری

نه اونقد دزدی مثل شهرام جزایری

میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته

که ول کنی این زندگی رو

باز کن بالت و یاس

خودتو بکش و راحت کن

کارتو درسته و دیگه باید مرد

اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن

به جاش تمام آهنگ و پر از کلمه کن و

قلمت و بردار و بگو که این دردا تورو

آماده میکنه واسه ی فردا

آره من با درد خراشیده شدم و

در عوض محکم و تراشیده شدم

این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش

پله های ترقیه واسم هر خراش

 

 

گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه

که وایساده کنار تو با عزم راسخ

واضح واسه تو می خونه تا

بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها

تو میدونی که مشکل تمومی نداره

نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره

این ماییم که با این دردا کنارآییم

وقت سختی صبر کن ، خشم و بزار پایین

تو دوراهی زندگی که راست چپه ، برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت

هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه ،

خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل

پس به کسب تجربه از صمیم قلب

مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر

 

 

هه هه

باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس

آره آره

آره

دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر

باید رفت جلو ، باید رفت جلو

می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم

می رسیم ، می رسیم

ما میرسیم بالا ، میریم بالا

هه هه

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

درد و دل یاس

می دونی یک حرافایی هست که ممکنه ادم روش نشه بزنه

ولی اگه تو دلت بمونه یک عقده می شه. بیا با هم دردل کنیم

این قصه منه

زنگ مدرسه خورد همه کتاب و دفتر رو جمع کردند واسه اعلام رفتن

همه شاد از اینکه حالا برن خونه خوب چیزی نیست که اونا را برنجونه

ولی خونه واسه من بود طور دیگه یاس داستانش اگه بتونه می گه

تو دلم به همکلاسیا گفتم خوش به حالت همیشه اساس ماها بوده پشت وانت

باید الان بری تکالیف بنویسی بعد بشینی به تماشای تلویزیون

بابا سر شام به بچش بنازه پس فردا تو سرحالی سر کلاس درس

ولی من نمی خوام که برم خونه واسه چی برم حالا که دلم خونه

وقتی که دردا منو دوره کردن مثل طناب دار پیچیدن به دور در

من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا

می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار

میشینم فکر می کنم به خودم می گم ایا داستان من بدتر نبود از بینوایان

قصه ی روز فرار ما به یک شهر مرزی تو اتاق بی چراغ و یک شمع قرضی

تو خونه ای که از بیماری مادر تب کرد د پول دارو نبود یعنی باید صبر کرد

تا کی کی به داد این حس برسه وجود من پر از درد و استرسه

هر چی داد و فریاد زدم و هر چی اشک انگار صدام می پیچید به خودم بر میگشت

تو خونه و خیابون حتی هنگام درس توی فکر اینکه فردا دم زندان قصر

چه طور باید هشت ساعت بکوب بشینم تا بابام منو از پشت شیشه یه ربع ببینم

مهم نبود زندگی بکنم با نون خشک مهم اینه کودکی منو اروم کشت

من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا

می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار

نمی خوای ببینی شیرینی جون ادمه دلیل من واسه زندگی خونوادم

خونواده ای که روز خوشی نداشتن خواستن ولی دشمنا نذاشتن

نترس خدا تو را واسه درد انتخاب کنه چون این دردا قبلا روی یاس امتحان شده

واسه خدا بودم مثل موش ازمایشگاه نتیجه ها روبرو شده باز با اشکال

مشکلاتی که می خونم پای گوشه دردم جبران که نمی خوام دنبال سوژه بگردم

سوژه زندگیمه که من شدم یک سره ویران ولی مهم اینه هنوز هستم پسر ایران

اره کمر من در مسیر باز خمیده شد ولی قدرتی تو دلم دمیده شد

من به اینده های روشنم اعتقاد دارم چون که اینده هان که به من اعتماد دارن

من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا

می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار

نترس خدا تو را واسه درد انتخاب کنه

چون این دردا قبلا روی یاس امتحان شده

شاید بگی که یاس همه حرفاش شعاره

ولی به خدا روزای خوبم انگشت شماره

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

هویت من یاس

یاس:

گوش بده تا بگم به تو نیتم دارن از بین میبرن هویتم تاریخ خاک سرزمین ارییایی داره فریاد میزنه تا ما بیاییم پس حالا وقتشه بشنوی که ایران وطن من همون کشوری که بعد هفت هزار سال ایران سرپاست هنوزم دل ایرانیان دریاست بشنو هم وطن من اینو از یاس که واسه ی وطنم منم سرباز بگیر به دست پرچم ایران بگو نگین دست هستی ایران بدون اعتراض من میشه مثه غرور شلیک بیا با هم بخونیم سرود ملی خواهر و برادر من ای هموطن تمدن ایرانیا هست در خطر همه ما ها سربازای زیر پرچمیم    نمیزاریم از ما بگه هر اجنبی واسه ما ایرانیا ملاکه هر نفره که روی گردن ما پلاک فربهر اتحاد ما واسه دشمت اضطراب اسم ایران واسه ما مایه ی افتخار احترام ما به ایران یه خار تو چشم کسایی که میخوان بزنن ضربه بهش

 

امین:

 

مثه تشنگی گندم به اب مثه نم نم بارون بوی خاک مثه تو مثه چشم ؟ بوی خاک وطن عشق تو توی قلبمه خوندن از وطن حس منه عشق من خاک میهن ایران

 

یاس:

 

میخوای بگی ما اومدیم از یه نسل وحشی پس یه نگاهی بنداز به تخت جمشید داری اسم ایران بد جلوه میدی که اسمت بزرگ بنویسن رو جلد سی دی دارم هدفتو تو دفترم مینویسم میدونم که واسه چی ساختی فیلم سیصد میدونم که دلت ساخته شده از سنگ و سرب بجای اینکه با هنر بسازی فرهنگ صلح  این تیرگی روابط هوای مه الود میخوای که ماهی بگیری از اب گل الود ولی میگم اینو به تو با زبان اصلی که ایران هرگز نمیشه تباه تسلیم خدا به تو داده دو تا چشم بینا ببین کتابای سعدی ابن سینا  یا به فردوسی و خیام یا مولانا رومی همیشه تو تمدن ما بالا بودیم ولی یاس نمیتونه ساکت شه اسم ایران بازیچه ی یه مشت ناکس شه هدفتو پاره میکنم با  ایمان  کی هستی که بگی از تاریخ ایران

 

 امین:

 

مثه تشنگی گندم به اب مثه نم نم بارون بوی خاک مثه تو مثه چشم ؟ بوی خاک وطن عشق تو توی قلبمه خوندن از وطن حس منه عشق من خاک میهن ایران

 

یاس:

 

کورش کبیربود صلح رو اغاز کرد یهودیا رو از بند بابل ازاد کرد کوروش ساخت کتیبه ی حقوق بشر واسه همینه که دارم یه غرور قشنگ به ایرانم به تاریخ وطنم با خاک همین سرزمین امیخته بدنم هرجای این کره ی خاکی هستی هم وطن تا وقتی که خون تو میدمه در بدن حاضر نشو که خودتو راضی کنی مه هر بیگانه با فرهنگ تو بازی کنه تاریخ ایران من هویت منه ایران دفاع از تو نیت منه

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

یه نفس بگیم یاس

ياس :

قیافم نگاه نکن فقط حرفم بشنو اگه بد گفتم بیا قلبمو بشکون تو بشمار یک دو میکروفون چک کن اگه بهت حرفی میزنم بشین روش فکر کن که یه دفعه صدام ببر بالا که بخونم من دیوونه بشم حالا پس حالاپاشید بدید دستارو به از حالا با ما سر کنید فصل هارو سرتو بالا کن و ببین دورو برت چه خبره ببین که هرکی یه دونه هفت تیر بسته به کمرش هفت تا خصلت بد مثه یه هفت تیر مجازی بستین به کمر اماده ی تیراندازی ریا . دوروغ.دور هم زنی.غیبت.تحمت. نابودگری و چاپلوسی واسه ی قدرت خلاصه ی فرصت که واسه ی صحبت یاس رو این هست یه تیم بگیم و بعد بریم

کرس:

یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز

بسیار در عجبم از این مردم پست از این مردم زنده کش مرده پرست تا وقتی هست قدر نمیدونیم میکشیم وقتی رفت واسش لباس مشکی میپوشیم سر خاکش اشک میریزی تو که چرا رفت ولی این ماجرا ادامه داره تا شب هفت اریا کیا با ریا رفتن به اوج خیلیا بیا ببین که شکستن با یه موج بدون از موفقیتت اونا خوشحال نیستن تو کاره خرید و فروش زغال بیستا پس رفیق فقط یه اسمه مثه اسمه یاس خجالت میکشم از سگ چون که نصف ماست چرا رفیقی پیدا نمیشه در این دیار هرکی به فکر نفت خودش در این میان حقیقت تلخ رفیق مثه ته خیال حرف من بده برو تو بهتر بیار

کرس:

یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز

اره ادم یک رو بده خبر نداری از یک ثانیه به بعدت یه دفعه میبینی اضرائیل دم خونت در زده مجبوری بگی بیا تو دم در بده این زندگیه بدون بازی اتاری نیست بعد مدتی از تودیگه اثاری نیست پس تا وقتی هستی دست دست مردم بزار با کمک به ملت تجارت کن گندم بکار به خدا خیانت به رفیق تف سر بالاست همه حرفای تو درست تو این مورد حق ماست فاصله ی من و تو از هم خیلی زیاده ولی حاضرم بیام طرفت پای پیاده پس در جهت پیشرفت دوست بریم و بقیه رو بسپاریم به دست اوست کریم(استاد کریم) اسم این گروه تو این هست خانه ی سبز امیدوارم حرفامون براتون باشه یه نسل

کرس:

یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز یک نفس بگیم درای قلبم باز از قفس بریم کنیم با هم پرواز ...

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

بیا بشین کنارم از یاس

یاس. ساسان

هنوزم شکم از این عشق محکم نتیجه ی گفتگوی با تو میشه لکنت زیبایی سیرتت مثه صورتت میمونه گیرایی صورتت همه رو سرجا مینشونه منو میکشه به طرفت خواستی منو عاشق کنی رسیدی به هدفت ولی تو رو قسم میدم به شرفت که پیش قاضی نری یه طرفه وگرنه عمر منو تو تلفه

ساسان:

حالا پیش من تو بیا دیگه منو تنها نزار حالا پیش من تو بیا تو هم یکم دوستم بدار حالا بدون تو نمیتونم من یه لحظه باید تو بمونی بزارم من دست رو دستت حالا بی تو سرده دست خسته پست حالا پیش من تو بیا دیگه منو تنها نزار حالا پیش من تو بیا تو هم یکم دوستم بدار

تو باید قول بدی که تا اخرش پام وایستی من قول میدم بشم کسی که تو خواستی ای یاس همه ی حرفارو زدی بدون کم کاستی

نه راستی

 از حرف دلم خیلی مونده که بخوام خودم خالی کنم میخوام بهت حالی کنم که تو دیگه فقط باشی ماله خودم نذاری از قبول دوری تو ناله کنم

پس تومیدونی چی میخوام حالا از تو پس از نو

رو به روم بشین منو خوب ببین ببین عشق توی چشام واسه تو کرده کمین اینا همه روی زمین ما تو اسموناییم اینو بدون عزیزم تازه ما اول راهیم واسه بودن با تواونا که پایین من واسه تو تو واسه من ما دوتاییم

ساسان:

حالا پیش من تو بیا دیگه منو تنها نزار حالا پیش من تو بیا تو هم یکم دوستم بدار حالا بدون تو نمیتونم من یه لحظه باید تو بمونی بزارم من دست رو دستت حالا بی تو سرده دست خسته پست حالا پیش من تو بیا دیگه منو تنها نزار حالا پیش من تو بیا تو هم یکم دوستم بدار

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

با من باش یاس

كسی چی میدونه از فردا

پس الان هدفونتو بردار

هفت بار هشت بار بگم از دردام

الان از خواب برپا دریاب اشكام حرفام

سنگ صبورم آهنگ من از درد درونم

با غم خوانم درد دلم با تو بشنو

چند جمله بگم با تو

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بو

مشكلات ما همیشه در كمین بود

در هر قدم یه دشمن

من از ترس اعتماد رو در خودم كشتم

با خشونت به من می گفتن خوش اومد

منم از این رفتارها خونم به جوش اومد

ما دیگه همه چیو از دست داده بودیم

سرمون كلاه رفت ما چه ساده بودیم

به یاد روزی میفتم كه با دستبند

بابای خوبم رو می گرفتن از من

پس من رسما تنها شدم

از غم خلوت كردم با خودم

چیزی كه درد اورد اون روزا قلب ماهارو

كه اونا اوردن حكم جلب بابارو

هرچی ازشون وقت خواستم من

می گفتن نه ناز كردن

ورشكسته شدیم آره كار خدا بود

اون همه چكو پاس كردیم

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود(2×)

بقیه رو ادامه میدم من الان سریع

یه پای ما خونه بود و یه پا كلانتری

ما هم ساكت نبودیم و آره بنابراین

فك نكنی كه ما هم پسر پیامبریم

یكی از طلب كارا را كه خیلی لجنه تو خلوت

رفتم بالا سرش مثله اجل معلق

فك نكنی یاس هست مولكولی بی رحم

بچه های شما ازم الگو میگیرن

قاضی گفت چقده طلبت گفت هف هشتمن

خواستم با دستام بگیرمو خفش كنم

آره حرص بغض حس یه عقده یه نقطه تو قلبم

نقطه ی سوخته چارده پونزده ساله بودم تو همین مرزا

با طلب كارا حساب كردم تومنی 5 زار

یكمی اعصاب راحت شد قرضا رو دادیم از چكا پاره كردیم امضا

فك نكن بدبختی ها رو من پیچیدمشون

ازون دور من سختی ها رو می دیدمشون

وپیشرفت دور شد چقدر طنابش

بابا گفت دست بالا ببر پناه بش

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود(2×)

كی بامون پاك تر بود از قلب نوزاد

كه پولی نمونده بود حتی دو زار

یه ماشین داشتیم از دار دنیا

كه اونم رفت و شد ماله دزدا

به صابخونه با ترس گفتیم اجازه بشینیم

چه سخت بود دوران اجاره نشینی

خودمو كشیدم بیرون حالا از ته دل

دارم می خونم برای شما از ته دل

وقتی همه سرمستن با عرق و وتكا

من در دستمه ورق و خودكار

رشد نكردم مثله علف هرز

پشت نكردم من به هدف سخت

انتظار كمك ندارم من از قرض الحسنه

كمك

هه

كمك یه ضرب المثله

از گفتم حرف بله قربان بیزارم

پس از الان دستمو رو قرآن میزارم

كه به دست هیچ احدی آتو ندم

اگه تو بدی بلدی منم باتون بدم

این مشكل برا من یه تجربه بود

كه به زبون هیپ هاپ ترجمه شد

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|

پدر یاس

كسی چی میدونه از فردا

پس الان هدفونتو بردار

هفت بار هشت بار بگم از دردام

الان از خواب برپا دریاب اشكام حرفام

سنگ صبورم آهنگ من از درد درونم

با غم خوانم درد دلم با تو بشنو

چند جمله بگم با تو

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بو

مشكلات ما همیشه در كمین بود

در هر قدم یه دشمن

من از ترس اعتماد رو در خودم كشتم

با خشونت به من می گفتن خوش اومد

منم از این رفتارها خونم به جوش اومد

ما دیگه همه چیو از دست داده بودیم

سرمون كلاه رفت ما چه ساده بودیم

به یاد روزی میفتم كه با دستبند

بابای خوبم رو می گرفتن از من

پس من رسما تنها شدم

از غم خلوت كردم با خودم

چیزی كه درد اورد اون روزا قلب ماهارو

كه اونا اوردن حكم جلب بابارو

هرچی ازشون وقت خواستم من

می گفتن نه ناز كردن

ورشكسته شدیم آره كار خدا بود

اون همه چكو پاس كردیم

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود(2×)

بقیه رو ادامه میدم من الان سریع

یه پای ما خونه بود و یه پا كلانتری

ما هم ساكت نبودیم و آره بنابراین

فك نكنی كه ما هم پسر پیامبریم

یكی از طلب كارا را كه خیلی لجنه تو خلوت

رفتم بالا سرش مثله اجل معلق

فك نكنی یاس هست مولكولی بی رحم

بچه های شما ازم الگو میگیرن

قاضی گفت چقده طلبت گفت هف هشتمن

خواستم با دستام بگیرمو خفش كنم

آره حرص بغض حس یه عقده یه نقطه تو قلبم

نقطه ی سوخته چارده پونزده ساله بودم تو همین مرزا

با طلب كارا حساب كردم تومنی 5 زار

یكمی اعصاب راحت شد قرضا رو دادیم از چكا پاره كردیم امضا

فك نكن بدبختی ها رو من پیچیدمشون

ازون دور من سختی ها رو می دیدمشون

وپیشرفت دور شد چقدر طنابش

بابا گفت دست بالا ببر پناه بش

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود(2×)

كی بامون پاك تر بود از قلب نوزاد

كه پولی نمونده بود حتی دو زار

یه ماشین داشتیم از دار دنیا

كه اونم رفت و شد ماله دزدا

به صابخونه با ترس گفتیم اجازه بشینیم

چه سخت بود دوران اجاره نشینی

خودمو كشیدم بیرون حالا از ته دل

دارم می خونم برای شما از ته دل

وقتی همه سرمستن با عرق و وتكا

من در دستمه ورق و خودكار

رشد نكردم مثله علف هرز

پشت نكردم من به هدف سخت

انتظار كمك ندارم من از قرض الحسنه

كمك

هه

كمك یه ضرب المثله

از گفتم حرف بله قربان بیزارم

پس از الان دستمو رو قرآن میزارم

كه به دست هیچ احدی آتو ندم

اگه تو بدی بلدی منم باتون بدم

این مشكل برا من یه تجربه بود

كه به زبون هیپ هاپ ترجمه شد

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشكلات ما همیشه در كمین بود

 

شنبه 25 تير 1390برچسب:,

|