lyric

موسیقی

سروناز
سروناز

این جا متن آهنگ سرو می شود نوش جان!
sarvenaz_rs4@yahoo.com

موضوعات

گوگوش

داریوش

اونسنس

آوریل

لیلا فروهر

مایکل جکسون

گروه آرین

محمد نوری

جنیفر لوپز

تهی

هیچکس

قاف

یاس

بهرام


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان lyric و آدرس lyric.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

ضد دختر

فروشگاه اینترنتی فول شاپ

دنیای عکس و اس ام اس

rap lyric

Xzibit-Westside

پارسی نو

سکوت

دنیای مجازی دخترها و پسرها

نگین کلهر

فقط عکس و تصویر

شروه اله کرم مهدویان از بوشهر

جالب انگیز

من بهار 20 سال دارم ضد پسر

nimbuzz

98music

eshghedokhtaroone

شیک وناز

سیاسی و فرهنگی

قدیمی عاشق دل شکسته

Mu$ic BaZ

نانا متفاوت تر از همه

بهترین سایت دانلود رایگان

هبوط فرهنگی اجتماعی

مهندسی کامپیوتر دانشگاه پیام نور نقده

دانلود کده

امریکاusa

تاپ دانلود

اخبار رئال مادرید

دو دوست

یه چیزی می گم یه چیزی بگو

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

شانس یاس

پیاده میشم یاس

نیستی یاس

شیخ حیله گر یاس

قصه زیرزمین یاس

به خاطر من یاس

زهی عشق یاس

بذارین بکشمش یاس

بم یاس

هانی یاس

بابا یاس

صلح تویی یاس

دنیای بی رحم یاس

به امید ایران یاس

24ساعت بهرام

با همیم بهرام پیشرو

خیابون بهرام

راه من بهرام

پاشو بیا همرام بهرام

نامه ای به رییس جمهور بهرام

آرشيو مطالب

تير 1390

نويسندگان

سروناز

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 48
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 123967
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 61
تعداد آنلاین : 1

شیرین و فرهاد داریوش


شیرین من تلخی نکن با عاشق
تموم می‌شن گم می‌شن این دقایق
دنیای ما مال من و تو این نیست
رو کوه دیگه فرهاد کوه کنی نیست

یه روزی میاد که نمی‌دونیم چی هستیم
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و چی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

نده زندگیم رو بر باد، نده زندگیم رو بر باد

من نمیگم فرهاد کوه کنم من
تیشه به کوهها که نمی‌زنم من
فرهاد عاشقم قلم تیشمه
از تو نوشتن همه اندیشمه

یه روزی میاد که نمی‌دونیم کی هستیم
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و چی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

ندی زندگیم رو بر باد، ندی زندگیم رو بر باد

من نمیگم فرهاد کوه کنم من
تیشه به کوهها که نمی‌زنم من
عاشق تو بی تو به کوه نمیره
وقتی نباشی تو خودش می‌میره

یه روزی میاد که نمی‌دونیم چی هستیم
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و کی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

نده زندگیم رو بر باد، نده زندگیم رو بر باد

یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,

|

دلتنگم داریوش


امروز چه دلتنگم

امروز چه دلتنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

 

امروز چه دلتنگم

خاکستری ام انگار

همخاطره زنبق، یک لحظه پس از رگبار

امروز چه دلتنگم

از جنس تکاپوی مصنوعی فواره

بر حاشیه تکرار

 

امروز چه دلتنگم

مبهوت و کبود و گس

بر حضور مجروحم، چه فاخته چه کرکس

چه سرخ خیابان و چه قهوه ای کوچه

شکل سایه ابرم، بودنی سیاه و بس

 

امروز چه دلتنگم

امروز چه دلتنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

 

بر مرکب چوبینم از کوچ نمی مانم

همساعت میدانچه بر دایره می رانم

بی حوصله

بی رویا

دریاچه اندوهم

تدفین جلگه و جنگل

سوگواری کوهم

 

آه ای من جان خسته

عصیان فرو خفته

انفجار پنهان و افسانه ناگفته

امروز که دلتنگم ناگهانه طغیان کن

شهر بهت و بهتان را به حادثه مهمان کن

 

امروز چه دلتنگم

امروز چه دلتنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم

مثل من که مثل من گم ترانه کمرنگم


یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,

|

مرا به خانه ام ببر داریوش


شب‌آشیان شب‌زده
چکاوک شکسته پر
رسیده‌ام به ناکجا
مرا به خانه‌ام ببر
کسی به یاد عشق نیست
کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خود شکن
تو مانده‌ای و بغض من

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست

مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره میزند
که شب ترانه‌ساز نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که عشق در میانه نیست
مرا به خانه‌ام ببر
اگر چه خانه خانه نیست

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

مرا به خانه‌ام ببر
ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره میزند
که شب ترانه‌ساز نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که عشق در میانه نیست
مرا به خانه‌ام ببر
اگر چه خانه خانه نیست

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,

|

شقایق داریوش

داریوش: شقایق

ترانه سرا : اردلان سرافراز

ترانه : شقایق

.........................................................................................................


دلم مثل دلت خون شقایق
چشم‌هام دریای بارون شقایق
مثل مردن می‌مونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق

شقایق درد من یکی دوتا نیست
آخه درد من از بیگانه‌ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستهاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمی‌شه
عزای عشق غصه‌ا‌ش جنس کوهه
‌دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی
تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونه‌های بی‌کسی برد

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

دویدیم دویدیم و دویـــدیم
به شب‌های پُر از قصه رسیدیم
گره زد سرنوشتهامون رو تقدیـــر
ولی ما عاقبت از هم بریدیـــم
شقایق جای تو دشت خدا بود
نه تو گلدون نه توی قصه‌ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی
که سالار تموم عاشق‌هایی

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,

|

حسود داریوش

تو سینه این دل من میخواد آتیش بگیره
مونده سر دوراهی چه راهی پیش بگیره
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه

رگ خواب یار منو رقیب من میدونه
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه

رگ خواب یار منو رقیب من میدونه

وای دارم آتیش میگیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
وای اگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه
نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه

اگه یه روز ببینم کسی براش میمیره
حسودی رو میاره دلم آتیش میگیره
میترسم حرفای خوبی توی گوشش بخونه
میترسم اون تا به سحر تو خلوتش بمونه
وای دارم آتیش میگیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
وای اگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه

رگ خواب یار منو رقیب من میدونه
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه

رگ خواب یار منو رقیب من میدونه

یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,

|

چکاوک داریوش

کـجــاي ايـن جــنـگـل شــب ... پنهون مي شي خورشيدکم
پشـت کدوم ســد ســکـوت ...  پـر مـي کــشــي چــکـاوکم
چرا بـه من شک مي کنی ... مـن کـه مـنـــم بـرای تــو
لبـریـزم از عـشــق تــو و ... سـرشــارم از هــوای تــو 
دسـت کدوم غزل بـدم ...نـبــض دل عـاشـقـمـو
پشت کدوم بهانه باز... پنهون کنم هق هقـمو
گـریه نمی کنم نـــرو  ... آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون ... بغض نمی کنم ببیـن
سفر نکن خورشیدکم  ... ترک نکن منو نرو
نبودنت مرگه منه ... راهییه این سفر نشو
نگذار که عشق من و تو ... اینجا به آخر برسه
بری تو و مرگ منم  ... رفتن منم سر برسه
نـوازشــم کــن و بـبـیــن  ... عشق می ریزه از صدام
صدام کــن و ببـین که باز ... غنچه می دن تـرانه هام
اگر چه من به چـشـم تو  ... کمـم قـدیمی ام گمـم
آتشـفشـان عـشـقـمـو  ... دریـــای پــر تـلاطــمــم

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

وعده ما داریوش

عصر ما عصر فريب ... عصر اسماي غريبه
عصر پژمردن گلدون ...چتراي سياه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه  ...وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده ... قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطي شقايق ... بشينيم تو يه قايق
بزنيم دل و به دريا ... من و تو تنهاي تنه
خونه هامون پر نرده ... پشت هر پنجره پرده
قفسا پر پرنده ... لباي بدون خنده
چشما خوئه سواله ...مهربون شدن مهاله
نه براي عشق ميلي ... نه کسي به فکر ليلي
کاش تو قحطي شقايق ... بشينيم تو يه قايق
بزنيم دل و به دريا ... من و تو تنهاي تنها
اونقده ميريم که ساحل ... از من و تو بشه غافل
قايق و با هم ميرونيم ... اونجا تا ابد ميمونيم
جايي که نه آسمونش نه صداي مردمونش ... نه غمش نه جنب و جوشش          
نه گلاي گل فروشش ... مثل اينجا آهني نيست
 مثل اينجا آهني نيست ...پس ببين يادت بمونه
کسي هم اينو ندونه
زنده بوديم اگه فردا ...وعده ما لب دريا
زنده بوديم اگه فردا ...وعده ما لب دريا
زنده بوديم اگه فردا ...وعده ما لب دريا

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

راهی داریوش

راهی

در تب و تاب رفتنم ، به فکره راهی شدنم
تو ای همیشه هم سفر، مرا شناختی تو اگر
مرا پس از من بنویس ، به هر کس از من بنویس
ای تو هوای هر نفس ، هر نفس از من بنویس
مرا به دنیا بنویس ، همیشه تنها بنویس
به آب و خاک ، آتش و باد ، برای فردا بنویس
تو جان من باش و بگو ، به یاد من باشو بگو
میلاد من باش و بگو ، جانان من باش و بگو

نفس اگر امان نداد‌ ، روی خوشی نشان نداد
رفت و دوباره برنگشت ، مرا دوباره جان نداد
دست و زبان من تو باش ، نامه رسان من تو باش
حافظه ی تبار من ، نام و نشان من تو باش
بگو حکایت مرا ، قصه ی هجرت مرا
توشه ی از غزل ببخش راه زیارت مرا
تو جان من باش و بگو ، جانان من باش و بگو
به یاد من باش و بگو ، میلاد من باش و بگو

نفس اگر توان نداد ، مرا دوباره جان نداد
به این همیشه ناتمام ، زمان اگر امان نداد
تو جان من باش و بگو ، زبان من باش و بگو
بر سر گلدسته ی عشق ، اذان من باش و بگو
بگو که مثله من کسی ، به پای عشق سر نداد
از آنسوی آب خبر نشد ، خبر نداد


تو جان من باش و بگو ، به یاد من باشو بگو
میلاد من باش و بگو ، جانان من باش و بگو
به یاد من باش و بگو ، میلاد من باش و بگو
جانان من باش و بگو ، به یاد من باش و بگو

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

آواز پری ها داریوش

آواز پری ها

شعله زد عشق و من از نو
نو شدم
پر شدم از عشق تو
مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت


من به خود برگشتم از تو
تو شدم

آه ، با تو من چه رعنا می شوم
آه ، از تو من چه زیبا می شوم
عطر لبخنده خدا می گیرم و
شکل آواز پری ها می شوم

با تو من هم جامه ی شب می شوم
هم طپش با گرگره تب می شوم
با تو من هم بستره گلبرگ ها
از شکفتن ها لبالب می شوم

شعله زد عشق و من از نو
نو شدم
پر شدم از عشق تو
مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت


من به خود برگشتم از تو
تو شدم

آه ، با تو من چه رعنا می شوم
آه ، از تو من چه زیبا می شوم
عطر لبخنده خدا می گیرم و
شکل آواز پری ها می شوم

آه ، هستی جز تمنای تو نیست
آه ، لذت جز تماشای تو نیست
یک نفس دور از تو باشم ، مرده ام
زندگی جز مرگ در پای تو نیست

شعله زد عشق و من از نو ،
نو شدم
پر شدم از عشق تو
مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت


من به خود برگشتم از تو
تو شدم

آه ، با تو من چه رعنا می شوم
آه ، از تو من چه زیبا می شوم
عطر لبخنده خدا می گیرم و
شکل آواز پری ها می شوم

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

تصویر رویا داریوش

تصویر رویا

شب از مهتاب سر میره
تمام ماه تو آبه
شبیه عکسه یک رویاست
تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده


تو خواب انگار طرحی از
گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع می شه
که تو چشماتو می بندی

تو رو آغوش می گیرم
تنم سر ریزه رویا شه
جهان قد یه لالایی
توی آغوش من جاشه
تورو آغوش می گیرم
هوا تاریک تر می شه
خدا از دست های تو
به من نزدیک تر می شه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده


تمام خونه پر می شه
از این تصویر رویایی
تماشا کن ، تماشا کن
چه بی رحمانه زیبایی

 

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

هم درد داریوش

هم درد

با تو ای همدرد ، ای عشق
با تو درمان یافت این دل
خانه ات جاوید آباد
از تو سامان یافت این دل
ای سراپا عاطفه ، جز یاریت یاری ندارم
ای کلامت شعر بوسه ، بی تو غم خواری ندارم
آسمان خانه ات
یه کهکشان رنگین کمان است
و آن نگاهت
روشنی چون نو عروس آسمان است

زندگانیت ترانه ، گریه هایت عاشقانه
واژه هایت ساده گویی ، گفتگوی کودکانه
دیدگانت بامدادان ، اشکهایت چشمه ساران
چهره ات رنگ سپیده ، گونه هایت لاله زاران
گیسوانت آبشاران ، زلف جنگل زیر باران
پیکرت آمیزه ای از عطر پاکه گلعذاران

با تو ای همدرد ، ای عشق
با تو باران در بهاران
مثله یک قطره تو دریا
گم شدن در جمع یاران
با تو ای همزاد ، همدل
با تو ام بی باده مستم
سر نپیچم هرگز از آن عهد و پیمانی که بستم
ای سرا پا بی نیازی
در کنارت بی نیازم
با تو رودم ، با تو ابرم
هم نشیبم ، هم فرازم

آب و خاک و باد و آتش
خانه در تو ، جمله در تو
مهر و کین و خشم و بخشش
جمع در تو ، سر به سر تو


آفتاب و آسمانی ، بی نهایت بی کرانی
دشمنه سردی و ظلمت ، روشنی بخشه جهانی
آفتاب و آسمانی ، بی نهایت بی کرانی
دشمنه سردی و ظلمت ، روشنی بخشه جهانی

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

معجزه ی خاموش داریوش

معجزه خاموش

طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ ، یه فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا ، حسی من و از من برد
یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد

ای معجزه ی خاموش ، یه حادثه روشن شو


یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو

برگرد (برگرد) به برگشتن ، از فاصله دورم کن
یه خاطره با من باش ، یه گریه غرورم کن
از گرگر بی رحمه این تجربه ی من سوز
پرواز رهایی باش به ضیافته دیروز
به کوچه که پیوستی ، شهر از تو لبالب شد
لحظه آخر لحظه ، شب عاقبت شب شد
آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود
راهی شدنت حرفه نقطه چینه پایان بود

ای معجزه ی خاموش ، یه حادثه روشن شو


یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستریه پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو

 

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

دل تنگم داریوش

دل تنگم

امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه کمرنگم

امروز چه دلتنگم
خاکستریم انگار
هم خاطره ی زنبق ، یک لحظه پس از رگبار
امروز چه دلتنگم
از جنس تکاپوی مصنوعیه فواره
بر حاشیه ی تکرار

امروز چه دلتنگم
مبهوت و کبود و گس
بر حضور مجروحم ، چه فاخته ، چه کرکس
چه سرخه خیابان و چه قهوه ای کوچه
شکله سایه ی ابرم ، بودنی سیاه و بس
امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم

 

بر مرکب چوبینم ، از کوچ نمی مانم
هم ساعته میدان چه بر دایره می رانم
بی حوصله ،بی رویا ، دریاچه ی اندوهم
تدفین جرگه و جنگل ، سوگواریه کوهم

آه ، ای منه جان خسته
عصیان فروخفته
انفجاره پنهان و افسانه ی ناگفته
امروز که دلتنگم ، ناگهانه طغیان کن
شهر بهت و بهتان را به حادثه مهمان کن

امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم


مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم

 

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

شب تاب داریوش

شب تاب

دل رویا گرفته ، چه کابوسی ، مگه نه
نه خورجینی ، نه اسبی ، نه فانوسی نه ، مگه نه
نه گلدسته ، نه محراب ، نه ناقوسی ، مگه نه
بر این تخته شکنجه ، نه طاوسی ، مگه نه
در این خوابه بده بد ، من و تو خوبه خوبیم


من و تو شرق و غربیم ، شمالیم و جنوبیم

چه تصویره غریبی ، همه بی سر ، مگه نه
یکی شده با زمین باله کفتر ، مگه نه
گل قالی سر دار پلاسیده ، مگه نه
سر چل گیس قصه تراشیده ، مگه نه
نترس از این سیاهی
تو شبتابی ، مگه نه
نترس از مرگ دریا
خود آبی ، مگه نه
در این خوابه بده بد ، من و تو خوبه خوبیم


من و تو شرق و غربیم ، شمالیم و جنوبیم

هنوز دست تو تنها خود سازه ، مگه نه
با تو جمعه ی دلگیر چه دل بازه ، مگه نه
صدای تو بی پایان سر آغازه ، مگه نه
خواب این شرم شرقی چقدر نازه ، مگه نه

نترس از این سیاهی
تو شبتابی ، مگه نه
نترس از مرگ دریا
خود آبی ، مگه نه
در این خوابه بده بد ، من و تو خوبه خوبیم


من و تو شرق و غربیم ، شمالیم و جنوبیم
در این خوابه بده بد ، من و تو خوبه خوبیم

 

 

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

ساعت شوم داریوش

ساعت شوم

توی این ساعت شوم ، توی این فصل کبود
وسط تعزیه ی هیشکی نیست ، هیشکی نبود
توی هیر و ویر این جشن جنجال سکوت
کی صداتو برده میهن خشم آلود
خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده
خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده

مگه تو تقویم سکون ، ستاره تو چاه کیه
سال روی شاخ چی و خندق سر راه کیه
بگو تو فال قهوه مون ،عجوزه بدخواه کیه
آفتاب لب بوم کی و عقرب روی ماه کیه
خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده
خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده

خونه از گریه پره ، کوچه از مرگه غزل
توی ویرونیه باغ ، نعش گل بغل بغل
قطره ای اشک اینجا ، شعله ای آب اونجا
پاره ای گل اینجا ، تیکه ای ماه اونجا
کوچه تا کوچه هراس ، خونه تا خونه عزا
دل به دل نفرین و لب به لب نعش دعا
لشگر گل خوار رو کی به راه انداخته
خواهر خورشید و کی به چاه انداخته


خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده
خورشید تو کی برده و کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب ، شب رفته و شب اومده

 

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

تقویم داریوش

تقویم

تاریخ مرگ و ماتم است
تقوم کهنه روی میز
هر برگ آن را پاره کن
میانه شعله ها بریز
باید قلم گرفت به دست
تقویم تازه ای نوشت ، باید تن نداد و رفت
به جستجوی سرنوشت

هر برگ این تقویم درد
روز دروغ و شیون است
تاریخ ما ، حضور ما
در دست تو ، دست من است
بر ما هر آنچه که گذشت
تاریخ ما نبود و نیست
آغاز ما ، عمر زمین
با خلقت دنیا یکیست

تا کی به فکر معجزه
در انتظار حادثه
سوار سرنوشت تویی
پشت غبار حادثه
تا کی به ظلمت گم شدن
جادو شدن ، زانو زدن
خدا ندارد احتیاج
به نذر تو ، نیاز من

تقویم درد و تفرقه
ما رو به عصر سنگ برد
این قوم در خود گم شده
از ذات خود شکست خورد
این کهنه تقویم غریب
تکراره تاریخه عزاست
بی ابتدا و انتهاست
نگو که شرح حال ماست

باید جهان را تازه دید
رفت و به فرداها رسید
برای یک آغاز نو
نباید انتظار کشید
به اعتماد دست هم


باید گرفت از نو قلم
دوباره خط زد و نوشت
از ابتدا قدم قدم

تاریخ مرگ و ماتم است
این کهنه تقویم غم است
بی ترس دوزخ یا بهشت
از زندگی باید نوشت

 

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|

پریا داریوش

یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب
سه پری نشسته بود
زارو زار گریه میکردند پریا
مثل ابرای بهار
گریه میکردند پریا
از افق جرینگ جرینگ
صدای زنجیر میومد
از عقب از توي برج ناله ي شبگير ميومد


پریا گشنتونه
پریا تشنتونه
پریا خسته شدین
مرغ پر بسته شدین
چیه این های هایتون
گریتون وای وایتون
گریتون وای وایتون


پریای نازنین
چتونه زار میزنین
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمیگین که برف بیاد
نمیگین بارون بیاد
نمیترسین پریا


دنیای ما قصه نبود
پیغوم سر بسته نبود
دنیای ما عیونه
هرکی میخواد بدونه
دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هرکی باهاش کار داره
دلش خبر دار داره
دنیای ما بزرگه
پر از شغالو گرگه
دنیای ما همینه
بخوای نخوای اینه

پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,

|